یاسر نظری چگنی، پایگاه خبری ۱۷ مرداد؛ نظام‌های اداری و مدیریتی که دارای یک گفتمان واحد و چارچوب استاندارد در عرصه مدیریتی و عزل و نصب‌ها نداشته باشند در میان مدت از تولید محتوای عملکردی و مهندسی پیاده سازی در برنامه‌ها با شکست مواجه خواهند شد.

عزل و نصب‌های روزانه و بعضآ ساعتی در لرستان مفلوک افکار عمومی را در مسیری قرار داده که ذهن آنها را با حواشی خودمحوری دولت در لرستان درگیر نموده است؛ مسئله‌ای که در اول دولت سیزدهم هیچ کس انتظار آن را نداشت. تغییرات بدون هدف با پروپاگاندای کلاسیک و تبلیغات برعکس آنها؛ استحاله این بلبشوها با این مضمون که برای روند بهتر تغییرات انجام می‌گیرد رسمآ ساحت خصوصی و عمومی مردم لرستان را مورد تعرض قرار می‌دهد.

چرا هیچ مقام و یا مسئولی جوابگوی این سوال نیست که چه نسبتی بین این تغییرات و توسعه پایدار در لرستان فلاکت زده است؟ آیا این عزل و نصب‌ها و شایعه خروج معاون سیاسی از دو ماه قبل از استان؛ نشان دهنده تزلزل مدیریتی نیست؛ شاید دولت سیزدهم که با واژگان پرمحتوایی روی کار آمد به دنبال اقتدارگرایی می‌باشد. با نگاه به اوضاع دیگر استان‌ها و تحلیل وقایع مشخص می‌شود که برای حصول پیشرفت و دستیابی به یک توسعه حداقلی وجود یک تیم مدیریتی قوی و با برنامه، اصلی انکار ناپذیر می‌باشد؛ حالا با توجه به این‌که معاون سیاسی بعنوان دومین مقام رسمی اجرایی در استان محسوب می‌شود و در عمر کوتاه این دولت سه بار است که تغییر پیدا می کند؛ نشان از نبود برنامه ریزی اصولی و هدفمند است. این‌که یک فرد بدون داشتن رابطه استخدامی با دولت و بدون داشتن سابقه یک روز فعالیت مدیریتی را در منصب حساسی بنام معاون سیاسی منصوب می‌شود یا باز تولید نیروی انسانی و تربیت مدیر برای دیگر استان‌هاست و یا با رویکرد جبر و دستور از روز اول به ما تحمیل شده است.

خود نگارنده نزدیک به چند ماه بود که برای دیدار با معاون معزول به دفتر وی مراجعه می‌کردم و همیشه با یک جواب روبرو بودم؛ برای انجام یک ماموریت عازم تهران شدند. آیا معاون معزول از همان روز اول دلش در وزارتخانه‌های پایتخت گیر نکرده بود و هم اکنون به معشوقه خود که همان وزارتخانه می‌باشد نرسید؟گ

با نگاهی گذرا به این حجم از تغییرات در مدت دو سال همگی گواهی بر این ادعاست که تمام مزیت‌ها و فرصت‌هایی که می‌شد در جهت پیشرفت و دستیابی به اهداف دولت از آنها استفاده کرد به فنا رفتند و موازنه استان را در جهات بسیاری بر هم زدند.

اینچنین عدم ثبات در منصب‌های مدیریتی کلان استان مورد پذیرش عقلای جامعه و اکثریت قاطع مردم نمی‌باشد، این عزل و نصب‌های همه روزه ناشی از چیست؟ اگر افراد کارایی ندارند چرا سیستم قبل از انتصاب متوجه نمی‌شود و اگر هم از روی آگاهی و توانایی افراد آنها را انتصاب می‌کنند چرا بعد از چندماه عزل می‌شوند؟ ظاهراً تغییرات و عزل و نصب‌ها در لرستان فقط در سطح فرد صورت می‌گیرد و این تغییرات هیچ تأثیری بر ساختارها ندارند و قرار نیست چیز جدیدی در میدان مشاهده کنیم.

دولتمردان استان لرستان در برداشت و تحلیل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در باب به کار گیری جوانان و سپردن امور به آنها دچار اشتباه شده‌اند جوانان با تجربه؛توانمند و پرتلاش نه جوانانی مثل آقایان که با الفبای مدیریت آشنایی نداشتند و ندارند؛ نتیحه همین می‌شود که می‌بینیم.

براساس اصل «تحرک اجتماعی» تغییر موقعیت اجتماعی و شغلی افراد در همه جوامع عموماً به شکل تدریجی رخ می‌دهد. فراموش نکنیم در جوامعی که قاعده و قانون سرلوحه عملکردهاست شاهد موفقیت‌های اجتماعی خواهیم بود. مناصب مدیریتی در سطح کلان گام به گام رخ می‌دهد، رسیدن به مناصبی که بدون تلاش و پشتکار محقق شود باعث نگاه‌های بیمار و رو به پایین به و جامعه و مردم خواهد شد.«یک نفر بدون هیچ گونه سابقه و مدرکی فرماندار ویژه و بعد هم معاون می‌شود؛ بعدا هم معلوم خواهد شد که هوایش کجا هوایی بود» این تغییرات بسیاری از اصل‌های سیاسی؛ اجتماعی و مدیریتی را مخدوش نموده است که در نوشتارهای بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

البته بعضی از مدیران و مسئولان بی شهامت و ترسو که هیچ هنر مدیریتی و کاری ندارند دردی بالاتر از این تغییرات است که نهادن نام دولتمردان انقلابی بر آنها گناهی نابخشودنی می‌باشد.

انتهای پیام/

کاریکاتور: هادی کاظمی